توسعه حق مالکیت معنوی چین
توسعه حق مالکیت معنوی چین پس از پیروزی حذب کمونیست چین[1] و تاسیس جمهوری خلق چین در سال 1949 بود.
پس از سالها آشفتگی مدنی شدید، تمام قوانین و احکام حزب کومینتانگ[2] کنار گذاشته شد. زیرا این قوانین بعنوان ابزاری برای سرکوبی مردم عادی بشمار میآمد. در نتیجه، نظام پیشین حمایت از حق مالکیت معنوی که توسط حزب کومینتانگ بنا نهاده شده بود، منسوخ شد. وحکومت تازه تاسیس جمهوری خلق چین، گزینه دیگری از نوع کمونیستی را بجای آن مدنظر قرار داد.
منسوخ شدن قوانین و نظام حقوقی حزب کومینتانگ به دلایل ایدئولوژیکی، باعث ایجاد یک خلاء قانونی شد.
آیین نامه موقتی مرتبط با تضمین حق اختراع و حق ثبت
آیین نامه موقتی مرتبط با تضمین حق اختراع و حق ثبت که در 11 گوست سال 1950 مطرح شد.
بعنوان اولین قوانین بود که به منظور پر کردن این خلاء قانونی تصویب شد.
این آییننامه موقتی سال 1950،مشابه قانون حق ثبت کشورهای غربی درزمینه اعطای حقوق انحصاری درجهت بهرهبرداری ازاختراعات ثبتشده بنام موئلف بود.به هرحال، آییننامه موقتی نسبتا لیبرال سال 1950، توسط آییننامه موقتی دیگری تحت عنوان «جایزه نوآوری، توسعه فنی، وطرحهای توجیهی تولید»، در 6 می سال 1954، اصلاح شد. این اییننامهها که برمبنای آن منافع مالی بمنظور توسعه طرحهای تولیدی مدنظر قرارداده میشد.
بیشتر تمرکز خود را روی بصرفهبودن هزینههای مالی آن اختراع طی 12 ماه قرار میداد.
آیین نامه اصلاحی
در آییننامه اصلاحی «حقثبت نادیده گرفته میشد».
تمرکزآییننامه روی مزایای مالی بجای اعطای حق مالکیت معنوی، این دیدگاه را تقویت میکرد که قوانین کمونیستی در طی این زمان اساسا هدف خود را روی منافع کشور و نه پیشبرد حقوق مالکیت معنوی افراد، قرار میدهد. این ایده از چنین فرضیهای پشتیبانی میکرد که آییننامه ابتدایی حق مالکیت معنوی بر مبنای مدل کشور شوروی با اندکی تغییرات بود تا خلاءهای مربوط به توسعه بین اقتصاد شوروی و چین را پر کند. نادیده گرفتن حقوق مالکیت افراد با توجه به مزایای اندکی که به مخترعان اعطا میشد، نشاندهنده افکارسنتی مارکسیستی بود.
بنابراین، طبق ایدئولوژی کمونیستی، مفهوم حقوق مالکیت خصوصی افراد اساسا بیمعنا بود.
نظام حق ثبت
نظام حق ثبت بعدها توسط آییننامه سال 1963 در زمینه اعطای جوایز برای اختراعات و آییننامههای منتشرشده مجزا فراهم شد.
درحوزه اعطای جوایز برای توسعه فنی اصلاح شد، که در این آییننامه، اعطای گواهینامه حق مالکیت به طور دائمی حذف شد. و جای خود را به نظام پرداخت یکجا بابت حق اختراع داد. درنتیجه، آیین نامه سال 1963 حتی دارای افراط وتندروی بیشتری نسبت به نظام اجرایی قبلی بود. که بدین ترتیب دارای مزایا و حقوق قانونی کمتری برای مخترعان بود. این رویکرد افراطی در نشریات روزانهای که در سال 1963 منتشر میشد، مطرح شد که تاکیدش روی جایگاه اختراعات براساس مالکیت جمعی بود وهمچنین این موردرا مطرح میکردند که:
این آییننامه اساسا متفاوت از آییننامه جامعه سنتی است.
برطبق این اییننامه جدید لازم نیست تا ابداعات و پیشرفتها فنی را مختص یک فرد یا واحد خاصی بدانیم که مستحق حمایت باشد. این روند، متفاوت از«حق ثبت» برمبنای نظام کاپیتالیستی است.
آیین نامههای مصوب مرتبط با علائم تجاری
به نظر میرسد که نظام علامت تجاری درمقایسه با نظام مورداستفاده درایالات جماهیر شوروی، نسبتاً رادیکالی و افراطی بوده است.
علائم تجاری برای کمک به کسب وکار موردحمایت قرارنمیگرفتند. بلکه برای کمک به مصرفکننده، افرادیا جامعه بمنظور تعیین کیفیت محصولات مورداستفاده قرار میگرفتند. بنابراین این علائم بطور غالب برروی محصولات صادراتی مورداستفاده قرارمیگرفتند.
بدینترتیب مصرفکنندگان نقشی در اقتصاد برنامهریزی شده متمرکز ایفا نمیکردند.
جمهوری خلق چین
جمهوری خلق چین هیچ آساسنامه ای در مورد حق کپی رایت تصویب نکرده است.
در مقایسه با آیین نامههای مصوب مرتبط با حق ثبت و علائم تجاری، جمهوری خلق چین، هیچ اساسنامهای را در ارتباط با حق کپیرایت (حق تالیف) پس ازفسخ قانونی کپیرایت کومینتانگ سال 1928، و اصلاحیه آن درسال 1944، تصویب نکرد. درواقع، تنها قانونی حمایتی مربوط به حقوق موئلفان کشور چین بر مبنای مدل قرارداد سال 1957 بود. این فقدان حمایت کپیرایت، نمونهای از نگرشهای مرتبط با حق مالکیت معنوی در سالهای ابتدایی جمهوری خلق چین بود.حق ثبت بمنظور پیشبرد نوآوریهای صنعتی و بمنظور تحرک بخشیدن به رشد اقتصادی، تدوین شد. قوانین مربوط به علائم تجاری بمنظور پیشبرد منافع مصرفکننده و صادرات بلقوه، مورد توجه قرار میگرفت.
اما حقوق کپیرایت باعث پیشبرد منافع همگانی نبود و بدینترتیب در تناقض با ایدئولوژی کمونیستی بود.
آییننامههای موقتی حقوق مالکیت معنوی
در مجموع، آییننامههای موقتی حقوق مالکیت معنوی[3] و نظام پاداش که از سال 1949 تا 1970 برقرار بود، در پیشبرد نوآوری موفقیتی نداشت.
از موضع اولیه خود مبتنی برحقوق مالکین معنوی افراد بسمت یک رویکرد سوسیالیستی افراطیتر حرکت میکرد. که مبنای آن، حقوق مالکیت معنوی را بعنوان حق مالکیت جمعی مدنظر قرار میداد. درنتیجه، بین سالهای 1950 و 1963، تنها چهار حق ثبت و پنج حق اختراع، در کشور چین اعطا شد.
قوانین مرتبط حق مالکیت معنوی شوروی کاملا تحت تاثیرآییننامه مقدماتی حقوق مالکیت معنوی مصوب سال 1950 قرارداشت.
اگرچه این مدال شوروی به دلیل تفاوت در روند صنعتی شدن بین جماهیر شوروی و چین، گاهی جواب نمیداد.
بعلاوه، درطی انقلاب فرهنگی چین که ازسال 1966 تا 1976 بوقوع پیوست.این نظام پاداش یکجا جایش را به یک سیاست سختگیرانهای داد که برمبنای آن تمام نوآوریها و ابداعات بعنوان یک دارایی ملی مدنظر قرارداده میشد.درنتیجه، نظام تحقیق وتوسعه تقریبا درطی سالهای پیش از اصلاحات جمهوری خلق چین، فلج شد. براین اساس افراد بسیاری تمایل به اعلام نقششان درحوزه نوآوری وابداعات، بدلیل ترس ازبرچسب زدن که فردگرا یا کاپیتالیست هستند، نداشتند.
زمانی که کشور چین بسمت دوره پسامائویسم دراواخر دهه 1970 پیش میرفت.
مشخص بود که نظام حقوق مالکیت معنوی کنونی، بمنظور ترغیب درجهت توسعه اقتصادی وسرمایهگذاری خارجی، مناسب نبود.
توسعه حق مالکیت معنوی چین
برگرفته از مقاله ارزیابی مالکیت معنوی در چین معاصر از Kristie Thomas
https://link.springer.com/book/10.1007/978-981-10-3072-7
[1] PRC
[2] Guomindang
[3] IP
یک پاسخ به “توسعه حق مالکیت معنوی در جمهوری خلق چین”